هستی هستی ، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

تمام هستی ما

خوب

فک و فامیله ما داریم!

امروز وقتی خونه رسیدم خسته و کوفته رفتم رو تخت دراز کشیدم یه کم که گذشت دیدم فایده ای نداره گشنه هم هستم گفتم هستی برو واسم گردو بیار.رفته به باباش می گه بابا یه ظرف بده!باباش هم بهش یه ظرف داد بعد همونطوری گردوی نشکسته رو از تو نایلونش داشت می ریخت تو بشقاب (من صداشو می شنیدم)فکر کنید می خواست بیاره من بخورم!خلاصه باباش چند تایی شکوند و بعد از چند دقیقه بدون گردو اومده پیشم!قبل از اینکه من چیزی بگم خودش خندیدید و گفت یادم رفت گردو بیارم! اینجاست که باید بگی فک و فامیله ما داریم! ...
19 فروردين 1392

بدون عنوان

هستی که مامان بزرگشو تو عید از دست داد الان حواسش به پدر بزرگش هست.برام جالبه دیشب بهش می گفت:هر وقت تهنا شدی بیا پیش ما باشه آقا! و امروز که پدر بزرگش رفت به من می گه مامان اصلا خوب نشد آقا رفت نه!
18 فروردين 1392
1